يکي از مباحث بسيار مهم در دهه اخير جهان، بحث سرمايه انساني است. سرمايه انساني يا به عبارتي کيفيت نيروي کار و يا دانش نهادينه شدن در انسان، باعث افزايش توليد و رشد اقتصادي کشورها ميگردد. سرمايه انساني اگرچه از زمان اقتصاددانان کلاسيک مورد بحث بوده اما آنچه در دهههاي چکیده کامل
يکي از مباحث بسيار مهم در دهه اخير جهان، بحث سرمايه انساني است. سرمايه انساني يا به عبارتي کيفيت نيروي کار و يا دانش نهادينه شدن در انسان، باعث افزايش توليد و رشد اقتصادي کشورها ميگردد. سرمايه انساني اگرچه از زمان اقتصاددانان کلاسيک مورد بحث بوده اما آنچه در دهههاي اخير مورد توجه قرار گرفته است مدلسازي و ارائه الگوهاي ملي از رشد اقتصادي است که در آنها سرمايه انساني لحاظ شده باشد. به عبارتي، از بحث کلاسيکي توليد که فقط تابع نيروي کار و سرمايه فرض ميشد، عامل کيفي نيروي کار يا سرمايه انساني نيز بايد به مثابه يک متغير در اين توابع وارد شود. با توجه به اینکه تأثیر سرمایه انسانی و دانش فنی بر رشد اقتصادی بر هیچکس پوشیده نیست؛ این پژوهش بهدنبال سنجش اثرگذاري ارتقاي سرمايه انساني بر رشد اقتصادي در کشورهاي منتخب عضو اوپک است. اقتصاددانان مختلف برای اندازهگیری سرمایه انسانی از شاخصهای مختلفی استفاده کردهاند که یکی از آنها اندازه مخارج دولت برای آموزش است. در این پژوهش از نرخ رشد مخارج کل آموزش دولت در کنار سایر متغیرهای مؤثر (مخارج تحقیق و توسعه، سرمایهگذاری) با رهیافت پنلدیتا برای دوره زمانی 1998 تا 2007 استفاده شده است. نتايج پژوهش حاکي از آن است که اثرگذاري تمام ضرايب متغيرهای مدل براساس مباني نظري مورد انتظار و از نظر آماري نيز معنيدار بوده و سرمايه انساني اثري مثبت بر رشد اقتصادي دارد. بنابراین با توجه به یافتههای پژوهش، توجه به سرمایه انسانی جهت افزایش مهارتها و قابلیتهای تولیدی نیروی انسانی که افزایش بهرهوری و تولید را بهدنبال خواهد داشت؛ به همراه افزایش مخارج تحقیق و توسعه؛ جهت دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر توصیه میشود.
پرونده مقاله
بحثهای زیادی در زمینه حقوق مالکیت فکری و نقش آن در توسعه اقتصادی کشورها در جریان است. در این مقاله از میان چهار متغیر مهم اقتصادی که از این حقوق تاثیر میپذیرند، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، تجارت و نوآوری، همینطور زمینههای کلیدی مانند سلامت عمومی و دانش سنتی به بحث در چکیده کامل
بحثهای زیادی در زمینه حقوق مالکیت فکری و نقش آن در توسعه اقتصادی کشورها در جریان است. در این مقاله از میان چهار متغیر مهم اقتصادی که از این حقوق تاثیر میپذیرند، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، تجارت و نوآوری، همینطور زمینههای کلیدی مانند سلامت عمومی و دانش سنتی به بحث در ارتباط با نوآوری پرداختهشدهاست. نوآوری در این مقاله مفهوم کلی آن براساس تعریف OECD در نظر گرفته شده است. نوآوری ایجاد یک محصول جدید و یا ارتقاء یافته (محصول یا سرویس)، فرایند، روش بازاریابی جدید یا یک روش سازماندهی جدید در فعالیت های تجاری یا سازمان محل کار یا روابط خارج سازمانی است. به سبب هزینه بالای تحقیق و عدم اطمینان از بازگشت سرمایه کشورها برای تشویق نوآوری سیاستهای مختلفی را اجرا نمودهاند. تقویت حفاظت از حقوق مالکیت فکری از مهمترین این سیاستها است. در این مقاله یک مطالعه تجربی بر روی 118 کشور جهان اعم از توسعه یافته و در حال توسعه انجام شدهاست. نتیجهگیری شدهاست که این حقوق در نوآوری و توسعه کشورهای در حال توسعه تأثیر مستقیم و قدرتمندی ندارد. در حالیکه این تأثیر در کشورهای توسعه یافته مشهود است. نقش مثبت این حقوق در اقتصاد کشورهای در حال توسعه را نمیتوان نادیده گرفت و با توجه به فشار کشورهای توسعه یافته به کشورهای در حال توسعه برای الحاق به قراردادهای حقوق مالکیت فکری، این کشورها بایستی قوانین مربوطه را متناسب با شرایط اجتماعی و اقتصادی خود به منظور حداکثر نمودن بهرهوری از آنها تدوین نمایند.
پرونده مقاله